در این نوشتار قصد دارم به یکی از جاذبههای تاریخی استانبول که مورد توجه بسیاری از گردشگران قرار میگیرد و به نوعی نماد شهر استانبول است، یعنی برج گالاتا بپردازم.
استانبول یا استامبول بزرگترین شهر ترکیه و مقصد اصلی بسیاری از گردشگرانی است که به این کشور سفر میکنند. موقعیت خاص جغرافیایی شهر استانبول، یعنی واقع شدن قسمتی از آن در آسیا و قسمت دیگر در اروپا، علاوه بر جاذبههای تاریخی و طبیعی پرشمار، این شهر را به یکی از بهترین شهرها برای سفر و گذراندن اوقات فراغت تبدیل کردهاند. چنانچه شما نیز قصد سفر به این شهر را دارید، پیشنهاد میکنم حتماً سری هم به این برج قدیمی بزنید و البته برای آشنایی بیشتر با برج گالاتا و کسب اطلاعات کامل درخصوص جزئیات بازدید از این برج تا پایان این نوشتار با ما در ساحل شنی درخشان همراه باشید.
تاریخچه برج گالاتا
آشنایی با تاریخچهی برج گالاتا یکی از مهمترین پیشنیازهای یک بازدید خوب از این ساختمان تاریخی ست. در واقع ارزش بیشتر آثار باستانی به همین تاریخچهی آنها ست و یک اثر تاریخی برای بیشتر بازدیدکنندگان بدون پیشینهی خود تنها یک شئ یا ساختمان قدیمی است و نه چیزی بیشتر. آشنایی با تاریخچهی یک اثر باستانی به ما کم
ک میکند تا هنگام بازدید از آن بتوانیم گذشتهی آن را در نظر داشته باشیم و با توجه به این گذشته به اثر باستانی نگاه کنیم؛ این امر در مورد برج گالاتا نیز صادق است.
درنظر داشتن تمامی اتفاقاتی که برج از زمان احداث تا امروز شاهد آنها بوده، آغاز تأسیس در قرون وسطی، ویرانشدن در جنگهای صلیبی، آتشسوزیهایی که بنا را به کام حریق فروبردند و تمامی رخدادهای دیگر، یا تصور کارها، احساسات، لباسها، غذاها و هر چیز دیگر مربوط به انسانهایی که زمانی در این برج سکونت داشتهاند، چه زندانیان مسیحی، چه نگهبانان برج مراقبت و خلاصه هر انسانی که دست تقدیر او را به برج گالاتا کشانده، همانطور که شما را به آنجا کشانده، زمانی که بر بالای برج گالاتا ایستادهاید و میتوانید از هر زاویهای شهر استانبول را نظاره کنید، زمانی که از راهپلههای آن بالا میروید یا مشغول خوردن یک غذای محلی در رستوران آن هستید، باعث ایجاد حالوهوایی کاملاً متفاوت در شما نسبت به فردی خواهند شد که هیچ اطلاعی از تاریخچهی این بنا ندارد.
برج گالاتا، که مردم ترکیه آن را با نام گالاتا کولهسی میشناسند، از جمله بناهای برجایمانده از قرون وسطی و حتی شاید بتوان گفت پیش از آن است و در قسمت اروپایی شهر استانبول واقع شده. همانطور که اشاره کردم قسمتی از شهر استانبول در قارهی اروپا و قسمتی از آن در آسیا واقع شده و این شهر از این نظر در سراسر جهان نظیر ندارد. تاریخ ساخت این برج دقیقاً مشخص نیست اما باستانشناسان قدمت کلیت بنا را مربوط به حدود سال ۵۰۰ میلادی و در زمان حکومت امپراطوری روم شرقی یا بیزانس میدانند.
برج گالاتا پس از پایان کار احداث اولیه به این شکل نبوده و شکل فعلی آن مربوط به حدود قرن چهاردهم میلادی به بعد است. ظاهراً در ابتدا، احداث برج گالاتا، در آن منطقهی مرتفع و نزدیک به دو دریای مدیترانه و سیاه، با هدف استفاده به عنوان فانوس دریایی بوده است.
برج گالاتا در اوایل قرن سیزدهم میلادی و طی جنگهای صلیبی خسارت بسیار دید اما نزدیک به ۱۵۰ سال بعد بار دیگر احیا شد. در قرن چهاردهم و پانزدهم منطقهی گالاتا به یکی از مناطق بسیار مهم اقتصادی و تجاری در حوزهی دریای مدیترانه و دریای سیاه و برج گالاتا نیز بهسبب وسعت میدان دید، به مکانی مناسب برای نظارت بر کشتیها تبدیل شدند. برج گالاتا یک بار دیگر در نیمهی قرن پانزدهم نیز مورد بازسازی قرار گرفته است.
در اوایل قرن شانزدهم میلادی ساختمان برج گالاتا بهسبب وقوع یک زمینلرزه آسیب دید اما حکمرانان آن منطقه دستور مرمت بنا را دادند و به این ترتیب گالاتا توسط یکی از معماران مشهور ترکی به نام هایریتین (Hayrettin) بازسازی شد. هایریتین که ظاهراً پیشهی معماری را از پدر خود فراگرفته بوده، بهعنوان معمار دربار عثمانی انتخاب شده بوده و علاوه بر بازسازی ساختمان برج گالاتا مسئولیت ساخت ساختمانهای مهم دیگری از جمله مجموعهی بایزید دوم در مناطق آماسیه و اِدرنه را نیز بر عهده داشته است.
چندی پس از به حکومت رسیدن سلطان سلیمان عثمانی در سال ۱۵۲۰ میلادی برج گالاتا بهعنوان زندانی برای کارگران مسیحی درآمد. در زمان حکومت سلطان مراد سوم عثمانی، یعنی در سال ۱۵۷۴ در این برج رصدخانهای با نام «دارالرصد الجدید» تأسیس شد که مورد استفادهی منجمی به نام تقیالدین افندی قرار میگرفته است، اما این رصدخانه با پایان حکومت مراد سوم در سال ۱۵۷۹ بسته شد. اگرچه در مورد مکان کاملاً دقیق این رصدخانه تردیدهایی وجود دارد و برخی محل آن را گالاتا نمیدانند. در هر صورت تقیالدین و احداث این رصدخانه نقش مهمی در پیشرفت دولت عثمانی در زمینهی نجوم داشتهاند.
یکی از واقعیتهای جالب در مورد این بنای تاریخی رویداد پرواز انسان از بام آن است. در دوران حکومت مراد چهارم عثمانی، یعنی در نیمهی اول قرن هفدهم، شخصی به نام احمد چِلبی در مقابل دیدگان پادشاه وقت عثمانی از بالای برج گالاتا پریده و در اُسکودار فرود آمده است.
برج گالاتا در قسمت اروپایی استانبول واقع شده و اُسکودار شامل قسمت شرقی این شهر است. فاصلهی این دو با هم چندان کم نیست و نزدیک به ۳٫۳ کیلومتر تخمین زده شدهاست. ظاهراً پرواز احمد چلبی، که پیشتر چندین بار پرش با بال پرندگانی مثل عقاب را مورد آزمایش قرار داده بوده، با موفقیت انجام شده، اما پادشاه علیرغم اینکه او را مورد تحسین قرار داده و پاداشاش میدهد، از قدرت و جسارت او میترسد و درنتیجه چلبی را به مکانی دوردست تبعید میکند. داستان پرواز چلبی در لوحی داخل برج گالاتا، در طبقهی هفتم، نوشته شده و بازدیدکنندگان میتوانند با خواندن متن آن از جزئیات این داستان تاریخی اطلاع پیدا کنند.
این داستان در کتاب «سیاحتنامهی اولیاء چلبی»، که شامل تجربیات چهار جهانگرد در دوران عثمانی ست، روایت شده. دیدگاه صاحبنظران مختلف به واقعگرایانه بودن تمامی مطالب این کتاب متفاوت است و درحالیکه برخی رویدادهای ذکر شده در این کتاب را دارای اعتبار میدانند برخی دیگر بر این باور هستند که شماری از روایتهای این کتاب زادهی تخیل نویسندگان آن هستند. به هرصورت این کتاب در فهرست میراث معنوی سازمان یونسکو جای دارد و کتاب باارزشی ست. کتاب «سیاحتنامهی اولیاء چلبی» توسط حسین نخجوانی به فارسی هم برگردانده شده است.
برج گالاتا در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، این بار بر اثر آتشسوزی، آسیب بسیار دید و متأسفانه کمی پس از بازسازی توسط حکومت سلطان سلیم سوم عثمانی، بار دیگر نیز دچار حریق شد. این برج شاهد ناملایمتهای دیگری نیز بوده و به عنوان نمونه یک بار بر اثر طوفان برخی از قسمتهای آن تخریب شدهاند. در اوایل قرن بیستم تعمیراتی برای تغییر کاربری این برج، و تبدیل بنا به یک مکان گردشگری، در آن انجام شد و آخرین تعمیرات اساسی برج گالاتا مربوط به سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۶۷ میلادی ست.
آنچه در برج گالاتا خواهید دید
برج گالاتا از نه طبقه تشکیل شده است. ارتفاع خود برج بدون احتساب کلاهک مخروطیشکل آن حدود ۶۶ متر و اختلاف ساختمان برج با سطح دریا ۶۱ متر است و این نشان دهندهی چشمانداز فوقالعادهی این برج از شهر استانبول است. از پنجرههای طبقهی آخر برج گالاتا، که مقصد بیشتر گردشگرانی ست که از این بنای تاریخی بازدید میکنند، میتوان دیدی ۳۶۰ درجه به مناطق اطراف برج داشت. اساساً یکی از کاربردهای تاریخی این بنا استفاده از آن بهعنوان یک مرکز دیدبانی بوده و این بهخاطر دید وسیعی ست که میتوان از فراز برج گالاتا داشت.
در حال حاضر در طبقههای آخر این برج یک رستوران برای پذیرایی از گردشگران قرار داده شده است. البته بازدیدکنندگان میتوانند بدون خرید از رستوران نیز از این طبقه دیدن کرده و منظرهی آن استفاده کنند. در منوی این رستوران هم غذاهای محلی ترکی و هم غذاهای غیرترکی وجود دارند و بههرصورت هر گردشگر حداقل یک غذای بابطبع خود را در آن خواهد یافت. مسلماً قیمت غذاهای این رستوران با توجه به موقعیت خاصی که دارد مقداری گرانتر از رستورانهای دیگر است.

بسیاری از گردشگرانی که به استانبول سفر میکنند بر این باور هستند که در بین ساختمانهای بلند این شهر برج گالاتا دارای بهترین چشمانداز است. هنگام ایستادن در طبقهی آخر این برج میتوان هر دو قسمت اروپایی و آسیایی استانبول را دید. شاخ طلایی، پل گالاتا، تنگهی بوسفور، مسجد آبی، ایاصوفیه و … از جمله مواردی هستند که از بالای برج گالاتا دیده میشوند. ضمناً برج گالاتا دارای یک بالکن است که میتوان با ایستادن در آن تمامی نواحی اطراف برج را در یک فضای باز دید.
بیشتر گردشگران در تمامی ساعات بازدید از برج، بهخصوص هنگام غروب خورشید، مشغول به تهیهی عکس از مناظر اطراف از این بالکن میشوند. تجمع بازدید کنندگان هنگام غروب باعث میشود تا بسیاری از افراد نتوانند آنگونه که باید مناظر اطراف برج را مشاهده کرده و از آن عکسبرداری کنند، بههمین سبب اگرچه چشمانداز این برج در غروب بسیار زیباتر از هر زمان دیگری ست اما پیشنهاد میکنیم درصورتیکه قصد بازدیدی همراه با آرامش را دارید در سایر ساعات روز به این برج سر بزنید. برج گالاتا هر روز بین ساعات ۹ صبح تا حدود ۹ شب باز است. در حال حاضر قیمت ورودی برج برای بزرگسالان ۳۵ لیر ترکیه است.
دیدنیهای اطراف برج گالاتا
منطقهی گالاتا علاوه بر برج گالاتا شامل بناها و مناطق تاریخی و توریستی دیگری هم هست که بعضی از آنها از فراز برج گالاتا قابل مشاهده هستند. کاخ دلمهباغچه، مهمترین مرکز اداری امپراطوری عثمانی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی و آخرین سکونتگاه آتاترک، یکی از این بناها ست. کاخ ییلدیز، که مکانی برای سکونت برخی از اشراف عثمانی در قرن نوزدهم بوده است، نیز در همین منطقه واقع شده است. خیابان استقلال استانبول که خود یکی از پرطرفدارترین مناطق گردشگری استانبول است نیز در نزدیکی این برج قرار دارد.
موقعیت مکانی برج گالاتا
شهر استانبول دارای یک تنگه یا آبراه به نام «تنگه بُسفور» یا «تنگه بُسفُر» (Bosporus or Bosphorus) است و همین تنگه است که آن را به دو قسمت آسیایی و اروپایی تقسیم میکند. شرق تنگهی بسفور آسیا و غرب آن اروپا ست. تنگهی بسفور دریای مرمره را به دریای سیاه وصل میکند. دریای سیاه در شمال ترکیه واقع شده و با سایر کشورهای همسایه مانند روسیه، گرجستان، رومانی و … نیز هممرز است و از شمال، و از طریق تنگهی کرچ، نیز به دریای آزوف میپیوندد.
دریای مرمره خود از سمت جنوب و از طریق تنگهی داردانل به دریای اژه و سپس به دریای مدیترانه میرسد. در جنوب غربی بوسفور، جایی نزدیک به دریای اژه، تنگه دارای انشعابی ست که شاخ طلایی خوانده میشود. شاخ طلایی بخشهایی از قسمت اروپایی ترکیه را از هم جدا میکند و ساکنان این منطقه از پل گالاتا و چند پل دیگر برای تردد بین شمال و جنوب شاخ طلایی استفاده میکنند. قسمت شمالی شاخ طلایی منطقه گالاتا نامیده میشود و برج گالاتا در این منطقه قرار دارد.
در باب شاخ طلایی (Golden Horn)
همانطور که گفتم تنگهی بوسفور در مدخل خود از دریای مرمره دارای انشعابی به نام شاخ طلایی است و همین انشعاب است که بخش غربی ناحیهی اروپایی استانبول را به دو قسمت شمالی (گالاتا) و قسمت جنوبی تقسیم کرده است. این انشعاب از زاویهی بالا ظاهری شبیه به شاخ دارد.
شاخ طلایی باعث ایجاد بنادری شده که از دیرباز مکانهای بسیار مهمی از نظر اقتصادی و بازرگانی بوده و باعث رونق اقتصادی در نواحی اطراف شدهاند و شاید نامگذاری این آبراه به نام «طلایی» به همین سبب بوده باشد. اگرچه برخی نامگذاری این منطقه را به جلوهی آن، که بهخاطر نور خورشید دارای درخششی طلاییرنگ است، ارتباط میدهند.
درخصوص نامگذاری این آبراه افسانهای وجود دارد که شاید اشارهای مختصر به آن خالی از لطف نباشد. بنابر این روایت زمانی زئوس (Zeus)، خدای خدایان در اسطورههای یونانی، عاشق انسانی به نام «یو» (Io) میشود و برای محافظت از او در برابر حسادت همسرش، ملکه هرا (Hera)، یو را به یک گوسالهی سفید تبدیل میکند. این گوساله بعدها دارای نوهای به نام بیزاس (Byzas) میشود و هماو، در قرن هفدهم پیش از میلاد اولین سکونتگاه ناحیهی بوسفور را پایهریزی میکند. بیزاس پس از مرگ مادرش منطقهی شاخ طلایی را «chrysokeras» که بهمعنی «دروازهی طلایی» است نامگذاری میکند.
اگرچه این داستانی بیش نیست، اما در حفاریهای انجام شده برای ساخت یکی از ایستگاههای متروی نزدیک به این منطقه و همچنین طی کاوشهای باستانشناسی انجام شده در دریای مرمره، بقایای بنادر و کشتیهای تجاریای مربوط به حدود ۶۷۰۰ سال پیش از میلاد در این منطقه یافت شده و این دستکم احتمال اینکه قدمت شاخ طلایی همانی باشد که در این افسانه آمده را بیشتر میکند.
شاخ طلایی گذشته از اهمیت اقتصادی اهمیت استراتژیکی بسیاری نیز داشته است. بنابر روایت برخی منابع تاریخی کنستانتین، پادشاه امپراطوری روم در قرن چهارم میلادی، دستور داده تا ارتشی به این منطقه اعزام شوند و تدابیری برای افزایش امنیت آن بیاندیشند. این ارتش پس از رسیدن به شاخ طلایی اقدام به ساخت یک دیوار ساحلی کرده و همچنین برای جلوگیری از ورود کشتیهای دشمن به قلمرو این امپراطوری ورودی این آبراه را با استفاده از یک زنجیر بزرگ مسدود کردند. این زنجیر سه بار، یک بار در قرن دهم میلادی توسط دولت روسِ کیف، بار دیگر در اوایل قرن سیزدهم طی جنگهای صلیبی و دستآخر در نیمهی قرن پانزدهم میلادی بهدست ارتش سلطان محمد دوم عثمانی، فتح شده است.
سلطان محمد پس از فتح این منطقه زنجیری آهنی با ساختاری پیشرفتهتر را در همان قسمت آبراه شاخ طلایی قرار داد تا به این شکل او نیز از ورود کشتیهای دشمن به این منطقه جلوگیری کند. قسمت اصلی این زنجیر در حال حاضر در موزهی منطقهی شیشلی در استانبول نگهداری میشود.
طراحی یک پل منحصربهفرد برای شاخ طلایی توسط داوینچی
زیبایی شاخ طلایی مورد توجه بسیاری از هنرمندان و نویسندگان قرار گرفته و الهامبخش آنان در خلق آثار هنری و ادبی بوده است. یکی از رویدادهای جالب در ارتباط با این ناحیه طرحریزی یک پل در چند سال نخست قرن شانزدهم میلادی توسط هنرمند مشهور، لئوناردو داوینچی (Leonardo Da Vinchi) برای این آبراه است. پلی که داوینچی برای شاخ طلایی طراحی کرده در آن زمان نظیر نداشته و خود یکی از شواهد قابل توجه در اثبات نبوغ داوینچی است. طرحی که داوینچی برای ساخت این پل ارائه کرده آنقدر پیشرفته بوده که تجهیزات آن زمان قادر به ساخت آن نبودهاند، با این حال این به معنی نادرست و بیاساس بودن طرح و محال بودن اجرای آن نیست، چرا که همان طرح نزدیک به ۴۵۰ سال بعد بهعنوان یک طرح بسیار مناسب برای پلهای مستحکم شناخته و بهکارگرفته شد.
راههای دسترسی به برج گالاتا
برج گالاتا نزدیک به میدان تکسیم یا تقسیم، یکی از معروفترین میدانهای ترکیه، واقع شده است. میدان تکسیم یکی از پربازدیدترین دیدنیهای شهر استانبول است و بیشتر گردشگران برای بازدید از این میدان و خرید از مراکز خرید معروف آن به تکسیم سر میزنند. از آنجا که میدان تکسیم موقعیت مهمی در شهر استانبول دارد، راههای ارتباطی متعددی برای دسترسی به آن در نظر گرفته شده و حتی ایستگاه مرکزی متروی استانبول نیز در همین میدان واقع شده است. به سبب آن که فاصلهی بین میدان تکسیم تا برج گالاتا تنها حدود ۲ کیلومتر است، یکی از بهترین مسیرها برای رسیدن به برج استفاده از مسیر منتهی به این میدان است.
استفاده از مترو یکی از سریعترین و ارزانترین راههای رسیدن به برج است. نزدیکترین ایستگاه مترو به برج گالاتا ایستگاه شیشانه (Sisane) است. ایستگاه شیشانه در خط M2 متروی استانبول واقع شده و ایستگاه مجاور آن به میدان تکسیم میرسد.
علاوه بر مترو میتوان با استفاده از ترموا، اتوبوس، ون، تاکسی و، چنانچه در قسمت آسیایی استانبول اقامت دارید، کشتی به میدان تکسیم رسید.
سخن پایانی
در این نوشته سعی برآن بود به تاریخچهی برج گالاتا، چشمانداز این برج و دیدنیهای اطراف آن پرداخته شود و علاوه بر این مروری بر موقعیت جغرافیایی منطقهی گالاتا و شاخ طلایی داشته باشم. تمامی این موارد انجام شدند.
برج گالاتا یکی از دیدنیترین نقاط توریستی شهر استانبول است و پیشنهاد میکنم درصورت سفر به این شهر بازدید از آن را از دست ندهید.
منابع: whatthesaintsdidnext | picsturkey | theculturetrip | istanbultourstudio | dailysabah