کسانی که اهل کتاب هستند میتوانند در سفرهایشان به کشورهای خارجی به بازدید از خانهی نویسندگان، موزههای آنان، مجسمههایشان و البته مقبرههایشان بروند. خود من اگر به کشور آلمان سفر کنم در اولین فرصت به دیدن مجسمهها و موارد مربوط به هگل، مارکس، شوپنهاور، نیچه، هایدگر و چند تن دیگر خواهم رفت. در این بین، روسیه نیز کشور بسیاری از شاعران و نویسندگان و فلاسفه و مردان سیاسی بزرگ بوده و اهل کتاب میتوانند با سفر به این کشور به دیدن خانهها و موزهها و مجسمههای این افراد بروند. یکی از این افراد بزرگ که بدون تردید از بزرگترین رماننویسان تاریخ جهان است، دایستایِوْسکی یا به قول فارسیزبانان داستایوفسکی است. چندین موزه در کل روسیه برای داستایوسکی وجود دارند، اما مشهورترینشان موزه داستایوفسکی در سنپترزبورگ است. این موزه در واقع خانهی شخصی خود داستایوسکی بوده و امروزه بهمثابهی موزه مورد بازدید گردشگران قرار میگیرد.
در ادامه در مورد موزه داستایوفسکی سنپترزبورگ خواهم گفت و به همراه یکدیگر خواهیم دید که در این موزه چه خبر است.
داستایوفسکی که بود؟
برای اندککسانی که با داستایِوسکی آشنا نیستند توضیحی کوتاه در مورد کیستی داستایوسکی یا داستایوفسکی میدهم و سپس به موزه داستایوفسکی میپردازم. داستایوسکی در نیمهی دوم قرن نوزدهم با نگاشتن رمانهایی خارقالعاده توانست نام خود را در تاریخ ادبیات جهان جاودان سازد. او در همان جوانی نشان داد که فردی بزرگ در زمینهی نگارش و نوشتن است، چراکه توانست رمانی کوتاه با عنوان «بیچارگان» بنویسد و کاری کند که برخی از بزرگان ادبیات آن زمان نوید تولد یک «گوگول» تازه دهند. اینگونه هم شد و داستایِوسکی توانست مدتی بعد با نگاشتن رمانهایی همچون یادداشتهای زیرزمینی، جنایت و مکافات، ابله، شیاطین و برادران کارامازوف نام خود را حتی بزرگتر از گوگول در سطح ادبیات جهان بر سر زبانها اندازد.
داستایوفسکی نهتنها نویسندهی رمان بود، بل او را حتی میتوان فیلسوف هم دانست؛ کسی که دغدغههای اخلاقی داشته باشد و در رمانهایاش مدام افرادی را بیافریند که در دوراهی درست و غلط افتادهاند و گاه حتی فراتر میروند و به نیهلیستهایی اخلاقی تبدیل میشوند را چگونه میتوان فیلسوف ندانست؟
شخصیتهای جاودانهای که داستایوفسکی در رمانهایاش آفریده، از راسکلنیکف در جنایت و مکافات و میشیکین در رمان ابله گرفته تا استاوروگین در شیاطین و ایوان کارامازوف در برادران کارامازوف، همگی توانستهاند شهرت و اعتباری جهانی کسب کنند. اینشتین و فروید و ویتگنشتاین و از همه مهمتر نیچه از مشهورترین کسانی اند که رمانهای داستایوفسکی را خواندهاند و او را تحسین کردهاند. نیچه کمتر کسی را اندازهی داستایوفسکی تحسین کرده و حتی زمانی که با نوشتههای او در اواخر دوران سلامتاش یعنی در سال ۱۸۸۷ آشنا شده بسی افسوس و حسرت خورده که چرا زودتر و پیش از این با او آشنا نشده بوده.
در نوشتههای داستایوفسکی همواره جدال شک و ایمان وجود دارد، چراکه درون خود داستایوفسکی جدال شک و ایمان برقرار بود؛ همان جدالی که میشود گفت – لااقل در دوران جوانی – در درون نیچه هم برقرار بود؛ اما دستآخر نیچه شک و انکار را برگزید و داستایوفسکی ایمان را.
اوج این جدال و سپس برتری ایمان بر شک را میتوان در شاهکار بلامنازع تاریخ ادبیات جهان یعنی برادران کارامازوف دید؛ جاییکه منکری همچون ایوان کارامازوف در انتهای داستان شخصیتاش را از کف میدهد و آلیوشا، برادر کوچکتر کارامازوف، نوید از دنیایی بهتر میدهد؛ آلیوشایی که در جرگهی معتقدین و مؤمنین است.
به هر صورت، داستایوفسکی – چه برای اهل رمان و چه برای اهل فلسفه – مرد بزرگی ست و در خود روسیه نیز اعتباری فوقالعاده دارد. خبر خوب برای اهل کتاب این است که در سفر به روسیه و سنپترزبورگ میتوانند به موزه داستایوفسکی بروند و از دیدنیهای این موزه دیدن کنند؛ دیدنیهایی که در ادامه در مورد آنها خواهم گفت.
موزه داستایوفسکی
خانهای ساده در باریکهی Kuznechny در یکی از گوشهکنارهای شهر بزرگ سنپترزبورگ، در سال ۱۸۷۸ توسط نویسندهای سرشناس اجاره میشود؛ خانهای که بعدها اهمیتی فراوان پیدا میکند، آن هم از صدقهسری همان نویسندهی سرشناس. این خانهی ساده امروزه به عنوان موزه مورد بازدید افراد زیادی از سرتاسر روسیهی بزرگ و جهان قرار گرفته. اما این موزه نخستین موزهای نبوده که با نام داستایوفسکی عجین شده، بل نخستین موزه مربوط میشود به موزهای که در سال ۱۹۲۸ در خیابان Bozhedomka شهر مسکو، جاییکه نویسندهی سرشناس ما دوران کودکیاش را در آن سپری کردهاست.
اما موزهی کنونی سنپترزبورگ، در سال ۱۹۷۱ تأسیس شد. این موزه به همت چندی از نویسندگان روسی، که به اهمیت کار داستایوسکی در تاریخ ادبیات روسیه آگاه بودند، و بسیاری افراد دیگر از جمله نوهی داستایوسکی، یعنی آندری فیودوروویچ داستایوسکی، و ماریا ساوستیانووا، نوهی خواهری داستایوسکی، که برخی از اقلام و وسایل شخصی و خانوادگی داستایوفسکی را به موزه اهدا کردند، احداث شد.
در حال حاضر در موزه حدود ۲۴ هزار جلد کتاب، تعداد زیادی از عکسهای شخصی و خانوادگی، کارتپستالهای شخصی و از همه مهمتر بازسازیهایی که بر طبق تصاویر خانهی داستایوفسکی انجام شده وجود دارند. منظور از بازسازی، بازسازیِ اتاقهای خانه است. فیالمثل اتاق شخصی داستایوفسکی بر اساس تصویری که پس از مرگ او از اتاق ثبت شده بازسازی گردیده است. سایر بازسازیها عبارت اند از سالن ورودی، اتاق کودکان، اتاق همسر وقت داستایوفسکی یعنی آناگریگورینا و اتاق خود داستایوفسکی.
آنا گریگورینا چندمین همسر داستایوفسکی در طول زندگیاش بود، اما بهترینشان بود. شرح حال داستایوفسکی را که از زبان شارحان زندگی و اندیشههای او که بخوانید میبینید که این زنِ نهچندان زیبا بوده که تلنگری به داستایوفسکی زده و موجب شده که او باری دیگر عزماش را برای نوشتن جزم کند. همو بوده که توانسته در بسیاری سختیها کنار شوهر خود بماند و از او حمایت کند و خلاصه کاری کند همسرش بتواند نامی در تاریخ ادبیات جهان داشته باشد.

این موارد، اجزای ثابت موزه هستند؛ اما جز اینها چند چیز دیگر هم در موزه وجود دارند که به فراخور مناسبتها تغییر میکنند. فیالمثل سالن نمایشگاه موزه بر اثر مناسبتهای مختلف میزبان نمایشگاههای ادبی و سمینارهای مختلفی است. ضمناً چند مانیتور هم در یکی از قسمتهای این موزه هستند که اطلاعاتی از داستایوفسکی به بینندگان میدهند.
سخن آخر
اگر روزی به روسیه سفر کردید بد نیست از این موزه هم دیدن کنید. موزه داستایوفسکی میتواند مقصدی عالی برای گشتوگذار در ادبیات روسیه برای گردشگران روسیه باشد.
آدرس: Russia, 191002, Saint Petersburg, Kuznechny Lane, 5/2
تلفن: (+۷ ۸۱۲) ۵۷۱-۴۰-۳۱ (secretariat)
(+۷ ۸۱۲) ۷۶۴-۲۰-۴۴ (research section)
(+۷ ۸۱۲) ۷۶۴-۶۹-۵۰ (ticket-office)
ضمناً اگر بهدنبال سفر به روسیه هستید میتوانید از خدمات تور روسیه مرکز ساحل شنی درخشان استفاده کنید. برای این امر یا بر روری لینک کلیک کنید و یا تلفن را بردارید و با شمارهتلفن ۰۲۱۵۷۹۳۸ تماس بگیرید تا کارشناسان ما راهنماییتان کنند.
منابع: eng.md.spb | petersburgcard